به گزارش بولتن نیوز، پیمان جنوبی خبرنگار ارشد حوزه نفت و بازار در یادداشتی خطاب به رئیس کل بانک مرکزی نوشت: دکتر عبدالناصر همتی رئیس کل بانک مرکزی روز گذشته اعلام کرد که در باره دلایل افزایش نرخ ارز بعدا صحبت می کند اما مطمئنا در آینده هم چیزی برای گفتن ندارند.
آقای دکتر همتی مثل ما خبرنگاران و کارشناسان اقتصادی خوب علت مشکلات را می دانند. مشکلاتی که سالها است از آنها تحت عنوان " اسمشو نبر" یاد می شود.
همانطور که همه می دانید مشکل ارزش پول ملی و ضعف اقتصاد ایران به عوامل بسیار از جمله موارد زیر بر می گردد:
زد و بندهای داخل سیسستم اقتصادی و سیاسی و نظارتی
وضع قوانین غیرصیانتی و رانت جویانه با هدف بهره برداری طبقه و قشر فرادست و کاخ نشین که چهل سال است به صورت شناور در پستهای خاص حاضر می شوند و از یک صندلی در یک اداره و سازمان به صندلی دیگر در سازمان دیگر جابجا می شوند.
وجود نهادهای مختلف در بالادست و پایین دست مجلس که یا از وضع قوانین مانع فساد در همان بدو امر و زمانی که قرار است بصورت لایحه یا طرح مطرح شود جلوگیری می کنند. یا در هنگام بررسی در کمیسیون های مجلس با لابی سر و ته لوایح و طرح های پیشنهادی را بر اساس مبانی غیر اقتصادی و اجتماعی چنان می زنند که از طرح فقط یک اسم شیک و مجلسی بی خاصیت می ماند. همین طرح معیوب وقتی تصویب شد باید مراحل سختی مانند شورای نگهبان ومجمع تشخیص مصلحت و غیرو را بگذراند که پیچیدگی های خاص خود را دارد و عموما در نهایت از اسم مجلسی طرح پیشنهادی و لایحه تقدیمی؛ اگر رد نشده باشد فقط " ط دسته دار" می ماند .
مشکل اجرا بعد از تصویب طرح " ط دسته دار" از چالش های دیگر اقتصاد است. چون قانون " ط دسته دار " حالا که تصویب شده باید برود پیش آن مدیر و مسئولی که در طی چهل سال گذشته و بعد از گرفتن پست ومقام از فرودست تبدیل شده به فرادستی با کلکسیون صندلی های وزارتی و مدیریتی و بنگاه دار اقتصادی به آدرس کاخ های لواسان داخل ایران و بیرون از ایران. فردی که در ابتدای انقلاب وقتی یک دوچرخه در خیابان می دید، از کناریش می پرسید این که راه می ره یونجه هم می خوره! ولی الان مالک جاه و مقام و هلدینگ های بزرگ اقتصادی است.مستقیم یا غیر مستقیم؛ یکی سلطان آهن است، یکی سلطان سویا است، یکی سلطان خودرو است، دیگری مش قربون علی ...سطان پتروشیمی، سلطان کره، سلطان گوشت، سلطان واجبین، سلطان شیاف، سلطان ترخیص کالا از گمرک، سلطان جنگل، سلطان زمین، سلطان بانک، سلطان تخلیه چاه، .... خلاصه همه چیز سلطان دارد. این سلطانهای نوپایی که در چهل سال گذشته پا گرفته اند و کاخ نشینند و صندلی های مدیریتی دست آنها یا دست نشانده های آنها دست به دست می شود قرار است قانون " ط دسته دار" را اجرا کنند! حالا اینها هی شروع می کنند به بخشنامه و دستورالعمل صادر کردن برای اینکه بتوانند با ایجاد رانت به منافع خود برسند یا دوستان را به منافع مورد نظر برسانند (عطف به بیانات اکبر طبری معاونت اجرایی محترم قوه قضائیه که به قاضی گفت: اگر شما رفقایی ندارید که کل لواسان را به نامتان کنند مشکل خود شما است اما من دارم) . آنقدر دستورالعمل و بخشنامه صادر می کنند تا از همان قانون " ط دسته دار " فقط دسته اش می ماند!
البته کار به اینجا ختم نمی شود. مر حله بعد از فرایندی که تعریف شد، نظارت است. از آنجایی که خود افراد بالا مسئول تصدی بخشهای نظارتی و سازمانهای مربوطه نظارت بر خود هستند، حرف زدن در باره نظارت بیشتر شبیه طنز است و از آن صرف نظر می کنیم.
علاوه بر موارد بالا موارد دیگر هم وجود دارد که عبارتند از: تحریم های اقتصادی، قرارگرفتن در لیست سیاه FATF، بنگاهداری بانکها و دخالت مستقیم آنها در بازار ارز، سکه، بورس، تولید، واردات، صادرات، مسکن، زمین، معادن، بورس. روشهای پیچیده ای هم توسط نظام بانکی برای حذف تولیدکننده با دریافت " خسارت تاخیر تادیه" یا همان " نزول روی نزو" یا نزول مرکب که هم بر اساس آیات صریح قران هم فتوای تمامی مراجع و عظام حرام است که بخش مهمی ( شاید بیشتر از 80 درصد از کل) مطالبات معوق و مشکوک الوصول بانکها را تشکیل می دهد، قاچاق کالا از مبادی رسمی که با استفاده از ضعف های نظارتی در این بخش ( مثلا سال ها است که به تعداد کافی دستگاه های ایکس ری متناسب با نیاز گمرک و حجم مبادلات بازرگانی به کشور وارد نشده است)، اختلال در سامانه یکپارچه تجارت، اختلال در سامانه گمرک، اختلال در ارتباط بین سامانه تجارت و گمرک، مشکلات صادرکنندگان و تولید کنندگان با بانک مرکزی در خصوص تخصیص ارز و بازگرداندن ارز حاصل از صادرات، صدور کارت های بازرگانی یک بار مصرف بدون ضابطه و بی صاحب و بی حساب و کتاب توسط اتاق بازرگانی، سوداگری بانکها در بورس و نوسانگیری توسط آن ها در بازار بورس، سکه و طلا. عدم بازگشت ارز حاصل از صادرات به کشور، گم شدن میلیاردها دلار از حسابهای کشور ( گم نشده فقط در دسترس نیست حالا کجاست و پیش چه کسی است بانک مرکزی هم جرات نمی کند بگوید ) ، ناتوانی صنایع کشور در جذب سرمایه گذاری خارجی و ناتوانی در توسعه صنعتی و تولید به دلیل تحریم ها که منجر به تبدیل ایران به بهشت کالاهای مصرفی چینی و کره ای شده است و به شدت توسط کاسبان تحریم از این بخش ( ادامه تحریم ها و افزایش آن ) حمایت می شود، تحریم صادرات نفت..... را اضافه کرد.
حالا با توجه به این مختصر که راجع به قانون " ط دسته دار " گفته شد و فقط دسته اش مانده آقای دکتر همتی از سوم مرداد 1397 که سر کار آمد و سکه 3 میلیون و 200 هزار تومان و دلار 4300 تومان بود تا امروز 13 مهر ماه 1399 که سکه 14 میلیون و 500 هزار تومان و دلار 30000 تومان است، هر بار میگوید قیمت دلار و سکه پایین می آید و حباب است و مردم نخرند.
رئیس کل دیروز هم کلی نسبت به مسائلی که اصلا برای مردم مهم نیست حرف زدند و گفتند راجع به علت افزایش قیمت دلار بعدا حرف می زنم!
آقای دکتر همتی عزیز! برای مردم فرودست و فقرا چه اهمیتی دارد که دلیل افزایش قیمت دلار از نظر تکنیکی و مبانی اقتصاد سنجی چیست. مردم از شما می خواهند که بجای بگم بگم به وظیفه خودتان عمل کنید. سوال فرودستان این است که چرا در دوره شما قیمت سکه 4.5 برابر و قیمت دلار 7 برابر شد و ارزش پول ملی فقط در طی حدود دو سال مدیریت شما 700 درصد کاهش پیدا کرده است.
آقای دکتر همتی عزیز، با فرمان که شما جلو می روید سکه سقف 20 میلیون تومانی و دلار کف 50000 تومانی را نشانه گرفته است که مطمئنا با ادامه روند فعلی و تا قبل از پایان سال به این هدف دست پیدا می کند.
ریاست محترم، به نظر می رسد که دستور کار بانک مرکزی در دوره شما، تامین کسری بودجه و درآمدها دولت با افزایش فشار مالیات تورمی و جلوگیری از ورشکستگی شرکتهای بورسی به مدد تجدید ارزیابی دارایی ها است حتی اگر به نابودی بیشتر فرودستان و افزایش جمعیت زیر خط فقر مطلق ایران بیانجامد.
آقای دکتر همتی، مواظب آن روز باشید که اقتصاد به یکباره فرو بریزد و با سیاستهای شما و دولت حسن روحانی فرودستان و فقرا، کاخ نشینان و فرادستان را مهمان سفره های خود کنند!
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com